دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 20447
تعداد نوشته ها : 23
تعداد نظرات : 65
Rss
طراح قالب
آن لحظه كه از نياز انسان
دارد نه كم از هواي حيوان
يك دانه گندم طلايي
از تشت طلا گرانبها تر
در حادثه هاي ناگهاني
سالم از مريض مبتلاتر
آسوده مباش كه بي نيازي
يك آن دگر از پر نيازي
آنجا كه تو فرعون زماني
در تير رس باد خزاني

دسته ها :
پنج شنبه هشتم 4 1385
به نام بخشنده بزرگ
داور بر حق
به نام خداوند ايثار و انصاف

خارم اگر از خاري
خارم تو مپنداري
دانم كه مرا با گل
يكجا تو نگهداري

گل را تو به آن گويي
كه از عشق معطر شد
آن گل كه فقط گل بود
در حادثه پر پر شد

سوداي تو را دارم
من از دل و از جانم
گفتند كه پيدا شو
ديدند كه پنهانم
گفتند كه پيدا كن
خود را و تو را با هم
گفتم كه پيدا هست
در هر نفس آدم
پيداست و من پنهان
من در تن و او در جان
يك آن نظري كردم
در خود گذري كردم
ديدم كه نه در دوري
نزديك تر از نوري
در راه عبور از تو
من اين همه دور از تو
يك عمر نينديشم
هيهات، تو در پيشم
چشم است كه بينا نيست
در عشق كه اين ها نيست
دسته ها :
پنج شنبه هشتم 4 1385
قصه منو غم تو
قصه گل و تگرگه
ترس بی تو زنده بودن
ترس لحظه های مرگه
ای برای با تو بودن
باید از بودن گذشتن
سر به بیداری گرفته
ذهن خواب آلوده من

همیشه میون قاب خالی درهای بسته
طرح اندام قشنگت
پاک و رویایی نشسته
کاش میشد چشام ببینن
طرح اندام تو داره
زنده میشه جون میگیره
پا توی اتاق میزاره

کاش میشد صدای پاهات
بپیچه تو گوش دالون
طرف دالون بگرده
سر آفتاب گردونامون
کاش میشد دوباره باغچه
پر گلهای تو باشه
غنچه سفید مریم
با نوازش تو واشه

کاش میشد اما نمیشه
نمیشه بیای دوباره
نمیشه دستات تو گلدون
گلای مریم بزاره
کاش میشد اما نمیشه
این مرام روزگاره
رفتنت همیشگی بود
دیگه برگشتن نداره
دسته ها :
پنج شنبه هشتم 4 1385
 

من گرفتار سنگيني سكوتي هستم كه گويا قبل از هر فريادي لازم است

سرما زده و سوزه و پاييز فراري در حسرت روزهاي بهاري بق كرده قناري اجاق خونه مي سوزه و سرده ببين سرما چه كرده ! اي واي از اون روزي كه گردونه به كام ما نگرده يخ بسته گل گلدون ها انگار طوفان طبيعت رو ببين كرده چه بيداد برگي ديگه نيست روي درختها سرماست فقط ميون حرفا هر چي كه بوده توي طبيعت قايم كرده يكي ميون برفا در حسرت روزهاي بهاري بق كرده قناري در حسرت روزهاي بهاري بق كرده قناري در حسرت روزهاي بهاري بق كرده قناري در حسرت روزهاي بهاري بق كرده قناري

من تمام هستيم را در نبرد با سرنوشت در تهاجم با زمان آتش زدم كشتم من بهار عشق را ديدم ولي باور نكردم يك كلام در جزوهايم هيچ ننوشتم من زمقصد ها پي مقصودهاي پوچ افتادم . تا تمام خوبها رفتند و خوبي ماند در يادم من به عشق منتظر بودن همه صبر و قرارم رفت . بهارم رفت . عشقم مرد . يادم رفت

دسته ها :
پنج شنبه هشتم 4 1385

مگه ميشه يه پرنده بمونه بي آب و دونه/ مگه ميشه كه قناري توي بغض آواز بخونه

اگه تو بري زپيشم من همون قناري ميشم/ كه تو بغض و گريهاشم ميگه ميخوام با تو باشم

مگه ميشه كه ستاره توي آسمون نباشه/ يا گلي به خاطراتم عطر يادتو نپاشه

اگه توبري زپيشم من همون ستاره ميشم/ كه تو هفتا آسمونم نميخوام بي تو بمونم

مگه ميشه ماهيارو بگيريم از آب چشمه/ يا گلاي باغ عشقو بزاريم يه عمري تشنه

اگه تو بري زپيشم من همون ماهيه ميشم/ كه بدون آب و دريا مي ميرم بي كس و تنها

مگه ميشه گلدونا رو بزاريم تو حسرت آب/ يا شب قشنگ عاشق بمونه بي نور مهتاب

اگه تو بري زپيشم من همون گلدونه ميشم/ كه واسه يه قطره ي آب مي كشم حسرت توي خاب

دسته ها :
پنج شنبه هشتم 4 1385

وقتي كه تنگ غروب بارون به شيشه ميزنه

همه غصه هاي دنيا توي سينه ي منه

توي قطره هاي بارون مي شكنه بغض صدام

ديگه غير از يه دونه پنجره هيچي نمي خوام

پشت اين پنجره مي شينم و آواز مي خونم

منتظر واسه رسيدنت تو بارون مي مونم

زير بارون، انتظارت رنگ تازه اي داره

منم عاشق ترم انگار وقتي كه بارون مي باره

بعضي وقتا كه مياي سر روي شونم ميذاري

تموم غصه ها رو از دل من برمي داري

اما اين فقط يه خوابه خواب پشت پنجره

وقته بيداري بازم غم ميشينه تو حنجره

سياوش قميشي

دسته ها :
دوشنبه پنجم 4 1385

زندگي(اثري از استاد سياوش قميشي) زندگي يعني چكيدن همچو شمع از گرمي عشق زندگي يعنــي لطافت گم شدن در نـــرمي عشق زنـــدگي يعني دويدن بي امـــان در وادي عــشق رفتــــن و آخــــر رسيــــدن بر در آبـــادي عشـــق مي توان هـــر لحظه هر جا عاشـق و دلداده بودن پر غـــرور چون آبشــــاران بودن اما ســـاده بــودن مي شـــود اندوه شـــب را از نگاه صبــح فهميـــد يا به وقت ريـــزش اشــك شادي بگذشــته را ديد مي توان در گريــــه ابــر با خيال غنـــچه خوش بود زايـــش آينـــــده را در هر خــــزاني ديد و آســــود

دسته ها :
دوشنبه پنجم 4 1385

با سلام به تمام دوستداران موسيقي__به جز مخالفان موسيقي هاي مدرن

اول از همه من بايد همين جا افسوس بخورم كه هنوز كساني هستند كه هيچ بويي از

موسيقي و هرچيزي كه با موسيقي همرام است نبرده اند

دوم بايد به آن شخصي كه آقاي هاكان رو يك انسان _باعرض معذرت_ سوسول فرض كرده اند

بايد بگم كه به نظر شما كسي كه به آداب و رسوم و معاشرت ها وظواهر خود اهميت ميده

يك انسان به اصطلاح سوسول مي تونه باشه اگه به نظر شما اين انسان با اين خصوصيت

ها يك انسان سوسول است بايد بگم براي شما كاملا متاسفم چون شما بدون توجه به

خصوصيات فوق العاده اين شخص كه در زمينه هنر و موسيقي هستند چشم پوشي كرده

و فقط به ظواهري كه در نوع خود نه تنها بد بلكه خوب هستند

در آخر كلامم باز براي اين اشخاصي كه هيچ سررشته اي از هنر وموسيقي ندارند متاسفم

و آرزو مي كنم كه بالاخره يك يكروز پي به اشتباه خود ببرند و از گفته هاي خودشون

پشيمون بشن

من از اين نوشته ها قصد هيچ توهيني نداشتم و تنها از شخصيت شاهكار هايي مثل آقاي

حامد هاكان دفاع كردم

باتشكر

دسته ها :
يکشنبه چهارم 4 1385

حامد هاكان هم اينگونه سخن ميگويد:

 سلام به روي ماه همتون ...
حامد هاكان هستم. متولد  17  مرداد ماه 1362 در تهران (شهر ري
).
در خانواده اي كاملا مذهبي به دنيا اومدم
.
تحصيلاتم در رشته رايانه بوده و در زمينه شعر .. آهنگ سازي .. تنظيم و صدابرداري فعاليت دارم
.
موسيقي رو از حدود 10 يا 12 سال پيش آغاز كردم و 5 سالي هست كه به طور جدي به اين امر پرداختم
.
مشوق اصلي من در زمينه آهنگ سازي و خوانندگي داييِ خوب و عزيزم بوده كه هميشه خودم رو مديون راهنمايي ها و كمك هاي بي دريغش مي دونم و دسِتشون رو مي بوسم.

تا به امروز حدود 40  آهنگ و ترانه ساختم كه تقريبا تمام اشعار كارهام هم از سروده هاي خودم بوده.
علاقه شديدي به خوندن ترانه هاي همراه با خشونت دارم مثل كار  قاتل حرفه اي كه شعر و آهنگ اين كار هم براي خودمه  و تقريبا سه سال پيش اين كار رو ساختم و خوندم.. اما امسال اين آهنگ رو باز سازي كردم و به همراهي دوست خوبم محسن چاوشي در آلبومي كه تا چند روز ديگه به دستتون مي رسه  باتفاق بازخوني كرديم و فكر مي كنم با تنظيمي كه رضا فواديان روي اين كار انجام داده كار بسيار عالي شده باشه.

آشنايي من و محسن چاوشي شايد به اين دليل صورت گرفت كه هردوي ما تقريبا داراي يك حس مشترك هستيم و روزي كه من به ديدن محسن رفتم و با ايشون در باره آلبوم قاتل حرفه اي صحبت كردم مورد استقبال گرم وصميمانه آقاي چاوشي قرار گرفتم و ايشون هم با شور و اشتياق در ساخت اين آلبوم من رو ياري كردند.

 بايد اينجا به اين مورد هم اشاره بكنم كه در آلبوم قاتل حرفه اي يكي از ساخته هاي محسن چاوشي هم قرار داره با نام شهدِ مصموم كه صداي محسن چاوشي رو هم در اين تراك خواهيد شنيد و ترانه سراي اين كار هم خودم هستم..  با تنظيم زيباي رضا فواديان كه به زودي اين كار رو هم خواهيد شنيد . من فكر ميكنم به همراه محسن چاوشي و رضا فواديان تونسته باشيم گروه خوبي رو تشكيل بديم. هست. Dj  در زمينه موسيقي .. علاقه زيادي به سازهاي اليكترونيك دارم و ساز تخصصي من هم البته در حال حاضر حرفه صدابرداري رو هم به صورت حرفه اي دنبال مي كنم.

رنگهاي مورد علاقم سياه  و قرمز هستند.
ورزش مورد علاقم كشتي كجه... (البته اگه بهم نمي خنديد)...

تيم فوتبال مورد علاقم در بين تيم هاي ملي تيمهاي ايتاليا و فرانسه هست و در بين تيم هاي باشگاهي علاقه زيادي به رئال مادريد دارم. ميتونم بگم پسري هستم فوق العاده احساسي كمي عصبي .. هميشه به دنبال يه دوست و شوخ طبع.. اما نميدونم چرا همه بهم ميگن خيلي اخمويي..

علاقه زيادي به موسيقي تُركي استانبولي دارم. در زمينه موزيك هاي ايراني اون طرف آب هم.. هميشه پيگير و دنبال كننده كارهاي دوستان خوبم كامران و هومن عزيز هستم. از اونجاكه خيلي دوست دارم بيشتر نظر شما عزيزان رو در باره كاهام بدونم آدرس پست الكترونيكم رو  براتون ميگذارم تا بهتر و بيشتر از نظرات شما عزيزان استفاده بكنم.

در آخر هم تشكر مي كنم از همه عزيزاني كه به هر شكلي تا امروز به من كمك كردند در رسيدن به هدفي كه هميشه به دنبال اون بوده و هستم..

قدر داني ميكنم از دوستان خوبم.. محسن چاوشي ..  رضا فواديان .. شهرام طهماسبي .. محسن يگانه.. احمد رنجبرز.. علي خاوري يگانه .. امير عرب .. نادر جواهري .. امير گوهريان  وهمچنين قدر داني ميكنم از زحماتِ دوستان خوبم و شعراي بزرگوار آقايان حسين صفا و امير ارجيني كه بسيار استفاده كردم از راهنمايي هاي اين عزيزان وتشكر مي كنم ازكمكهاي دوستانه دوست گراميم  سركار خانم ترانه مكرم به خاطر همه خوبي هاشون . همچنين تشكر ميكنم از دوست خوبم سيا عزيز و سايت هميشه جذاب سرچشمه.

همتون رو به خداي بزرگ مي سپارم....

ياعلي.. خدا نگهدار    دوستدارِ همه شما

دسته ها :
يکشنبه چهارم 4 1385
 

رفتيُ خاطره هاي تو نشسته تو خيالم
بي تو من اسير دست آرزوهاي محالم
ياد من نبودي اما، من به ياد تو شكستم
غير تو كه دوري از من ، دل به هيچ كسي نبستم
ياد من باش تا بتونم، هميشه برات بخونم
بي تو وُ عطر تن تو، يه چراغ نيمه جونم

همترانه! ياد من باش
بي بهانه ياد من باش
وقت بيداريِ مهتاب،
عاشقانه ياد من باش

اگه باشي با نگاهت، ميشه از حادثه رد شد
ميشه تو آتيش عشقت، گُر گرفتنُ بلد شد
ميشه از چشم تو پرسيد، راه كهكشون ِ نورُ
ميشه با دشت تو فهميد، معني پل عبورُ
اگه دوري، اگه نيستي، نفس فرياد من باش
تا ابد، تا تهِ دنيا، تا هميشه ياد من باش

همترانه! ياد من باش
بي بهانه ياد من باش
وقت بيداريِ مهتاب،
عاشقانه ياد من باشياد من باش


رفتيُ خاطره هاي تو نشسته تو خيالم
بي تو من اسير دست آرزوهاي محالم
ياد من نبودي اما، من به ياد تو شكستم
غير تو كه دوري از من ، دل به هيچ كسي نبستم
ياد من باش تا بتونم، هميشه برات بخونم
بي تو وُ عطر تن تو، يه چراغ نيمه جونم

همترانه! ياد من باش
بي بهانه ياد من باش
وقت بيداريِ مهتاب،
عاشقانه ياد من باش

اگه باشي با نگاهت، ميشه از حادثه رد شد
ميشه تو آتيش عشقت، گُر گرفتنُ بلد شد
ميشه از چشم تو پرسيد، راه كهكشون ِ نورُ
ميشه با دشت تو فهميد، معني پل عبورُ
اگه دوري، اگه نيستي، نفس فرياد من باش
تا ابد، تا تهِ دنيا، تا هميشه ياد من باش

همترانه! ياد من باش
بي بهانه ياد من باش
وقت بيداريِ مهتاب،
عاشقانه ياد من باش

دسته ها :
شنبه سوم 4 1385

با سلام به تمام دوستان مخصوصا دوستار سياوش

من اين وبلاگ و راه اندازي كردم كه يك اسطوره موسيقي رو به تمام موسيقي دوستان  سايت تبيان و

بقيه معرفي كنم واز اون جهت كه تبيان نيز خود يك سايت فرهنگيه دليلي نمي بينم كه مسئولان محترم

سايت تبيان يه همچين كاري رو بكنند همنطري كه من تمام اين مطالب و اشعار استاد سياوش قميشي رو

در قسمت مطالب روزانه ثبت كردم وبدون هيچ مشكلي در معرض نمايشه

پس شما هم خودتون رو ناراحت نكنيد و از اشعاري كه در وبلاگ از استاد سياوش قميشي هست لذت

ببريد

با آرزوي موفقيت براي شما

دسته ها :
شنبه سوم 4 1385
X